سفره خانه دل

لحظه های تنهایی

سفره خانه دل

لحظه های تنهایی

بی دل

در گذرگهی سرد و خموش میرفتم از پی دل چموش

ناگه صدا زد یکی کز بهر چه اینطور دوی ؟

گفتم کز پی شور دلی

گفتا خطا داری روی

گفتم بی دل چون کنم؟

گفت آنچنان که من کنم

گفتم بی دل زندگی بس زشت است

گفت بی دل زندگی بس زیباست  

نظرات 1 + ارسال نظر
تالار گفتمان دید و بازدید چهارشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 01:06 ب.ظ http://www.didobazdid.com

سلام
تبریک میگم امیدوارم تو کارت موفق و پیروز باشی
اگر مطلب قشنگ و مفیدی داشتی خوشحال میشم تو تالار دیدو باز دید هم مطالب زیباتو بخونم و ببینم .
فرق نداره سرگرمی و تفریحی میخواد باشه یا ادبیات و هنر و ورزش و حتی آموزشی ، نرم افزار و سخت افزار و بازی ها و هم جای خود داره ، راستی بخش گالری عکس هم هرچی بخوای توش میتونی پیدا کنی برای استراحتم میتونی بیایی تو بخش جیغ و داد ( کل کل )
حالا اگر از ما هم مطلب برداشتی نمیخواد بگی منبع کجاست فقط لینک مارو بذار تو لینک دوستانت ما رم جزئی از دوستات بدون
در کل برات آرزو موفقیت دارم دوست عزیز

سلام
ممنون از لطفتون
قابل باشم حتما میام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد