سفره خانه دل

لحظه های تنهایی

سفره خانه دل

لحظه های تنهایی

ناگزیر

ناگزیر مانده ام در این دیار  آشنای غریب و همیشه به دنبال بهانه ای که پر بگشایم به سوی دیار غریب آشنا  شاید در آنجا آشنایان غریبه کمتر باشند و غریبه ها مرا آشنای خود خوانند. 

نمی دانم کجا ولی ناگزیر باید رفت  

برای فراموش کردن  

برای کمتر حس کردن شکست  

و برای فراموش شدن 

ناگزیر باید رفت  

نظرات 1 + ارسال نظر
حسین یکشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:53 ب.ظ http://1w1p.blogsky.com

سلام
وبلاگ خیلی قشنگی داری.
منتظر نظرات قشنگت در خصوص مطالب وبلاگم هستم.
در پناه خدای مهربون همیشه شاد و موفق باشی.

سلام دوست عزیز

ممنون از لطفتون
ببخشید که این همه دیر جواب دادم .
حتما به وبلاگتون میام.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد