ناگزیر مانده ام در این دیار آشنای غریب و همیشه به دنبال بهانه ای که پر بگشایم به سوی دیار غریب آشنا شاید در آنجا آشنایان غریبه کمتر باشند و غریبه ها مرا آشنای خود خوانند.
نمی دانم کجا ولی ناگزیر باید رفت
برای فراموش کردن
برای کمتر حس کردن شکست
و برای فراموش شدن
ناگزیر باید رفت
سلام
وبلاگ خیلی قشنگی داری.
منتظر نظرات قشنگت در خصوص مطالب وبلاگم هستم.
در پناه خدای مهربون همیشه شاد و موفق باشی.
سلام دوست عزیز
ممنون از لطفتون
ببخشید که این همه دیر جواب دادم .
حتما به وبلاگتون میام.