به نام آنکه گل صداقت را در سینه ها قرار داد
در زمانی که وفا قصه برف به تابستان است
و صداقت گل نایابی است
و در آئینه چشمان شقایقها عابر بی عاطفه غم جاریست
به چه کس باید گفت؟ با تو خوشبخترینم